زمانیکه نام برجام برده می شود تعاریف مختلفی به ذهن خطور می کند، برنامه جامع اقدام مشترک مدتی است که اجرای آن در کشور کلید خورده است. شاید حواشی قبل و بعد از برجام از متن قضیه بیشتر بوده است و برخوردهای متفاوتی را تا به امروز با خود همراه کرده است. فضای سیاسی کشور به شدت متاثر از برجام شده است به حدی که در انتخابات مجلس شورای اسلامی کاندیدهای مختلف از گروه و جناح های مختلف درصدد این بودند که خود را طرفدار برجام معرفی کنند هرچند برخی نیز به مخالفت با اجرای برجام در کشور پرداختند تا نظر مخالفان این مهم را جذب کنند که در نتیجه ی این روند شاهد ظهور واژه ی پسا برجام بودیم، کلمه ای است که این روز ها بیش از هر کلمه ای در فضای سیاسی کشور شنیده میشود و اساسا سوالی که همواره همراه با این اسم مطرح است این است که چرا عده ای اصرار دارند برجام را یک مبدا زمانی در نظر بگیرند؟ و برای زمان تقصیم بندی "پسا برجام" و "پیش از برجام" قائل شوند و آیا برجام آنقدر قابل اتکاست که بشود آن را یک مبدا زمانی و مبنای برنامه ریزی های آینده قرار داد؟
باید گفت برجام در حاشیه برای برخی ها در کشور سودمند بوده چون بدون اطلاع از اصل آن با پرداختن به حواشی درصدد مطرح کردن خود برآمدند و به نوعی از برجام به عنوان ابرازی تبلیغاتی جهت انتقاع اهداف سیاسی استفاده کردند.
نکته قابل تامل در برجام فضای تبلیغاتی حاکم بر ماجرا است که توسط دولت و برخی رسانه های خاص باعث ایجاد یک دوقطبی " موافق-مخالف " در جامعه شدند که در نتیجه ی آن با تبدیل اندک فضای نقد به وجود آمده به یک فضای تبلیغاتی ، به ویژه سطوح پایین تر جامعه از واقعیت های حقوقی وفنی فاصله گرفته و به سمت تصمیمات احساسی پیش رفتند و متاسفانه برخی نیز در همین راستا در مواجهه با برجام چه در قبل و چه در بعد از اجرای آن، برخودی کاملا احساسی داشتند و در نتیجه این گروه که در دو جبهه موافق و مخالف حضور دارند بدون توجه به ابعاد فنی برجام و توجه به نقدهای کارشناسان، به دفاع یا مخالفت احساساتی با برجام پرداختند
جوسازی برای انتفاع امیال سیاسی
شاید برجام یک مقطع تاریخی برای کشور باشد اما نوع برخوردهای داخلی و نشر آن در سطح افکار عوام سیاسی کشور نشان داد برخی ها بدون توجه به دست آوردهای خوب و بد سیاسی به دنبال جوسازی و گل آلود کردن فضا جهت رسیدن به مقاصد شخصی یا حزبی خود هستند.
جالب است که مرور روند مذاکرات هسته ای در مدتی که گذشت بسیاری از سنگ اندازی ها را به خوبی نمایان می کند. برخی قبل از برجام صلاحیت مذاکره کنندگان را زیر سوال بردند که در پاسخ به این جوسازی رهبر معظم انقلاب تیم مذاکره کننده را دیپلمات های انقلابی لقب دادند . در ادامه این سنگ اندازی ها ، عدم اعتماد به تیم مذاکره کننده سخن گفتند که رهبری بارها بیان داشتند به تیم مذاکره کننده اعتماد کامل دارم. در پی این ناکارآمدی ها، به دنبال ایجاد تقابل بین سپاه و مذاکرات هسته ای افتادند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با انتشار دو بیانیه در طول مذاکرات ، حمایت خود را از تیم مذاکره کننده اعلام کرد.
رهبر معظم انقلاب منتقد منصف مذاکرات هسته ای و برجام بودند و هستند، ایشان از ابتدا مذاکره با آمریکا را ممنوع دانستند و مذاکرات هسته ای را با حفظ خطوط قرمز صلاح داشتند هرچند ایشان بارها اعلام کردند به مذاکره هسته ای با غرب خوش بین نیستند.
بیانات حکیمانه رهبری در تفسیر و تعریف ادبیات و اطلاعات مربوط برجام آنقدر فنی است که در سخن سیاسی هیچ یک از سیاسیون داخلی مشاهده نمی کنیم.
رسانه ها و ایجاد دوقطبی داخلی
برخی رسانه ها در ایجاد یک دو قطبی تبلیغاتی در حواشی مذاکرات و برجام نقش اصلی را ایفا کردند. فضای تبلیغاتی که شاید در بسیاری از تصمیم گیری های مهم تاثیرگذار بوده است. رسانه ها در جانبداری افکار خود در حوزه برجام افراطی یا تفریطی برخورد کردند و موجب عدم آگاهی درست مردم از تبعات منفی و مثبت برجام شدند به حدی که مردم هنوز نیز در حوزه برجام اطلاعات کافی ندارند و نمی دانند بر جام چه برنامه ای است و اصلا برای چه به وجود آمد!!
باید دانست کسانیکه از پیشامدهای سیاسی برای منافع شخصی یا حزبی فرصت سازی می کنند یقینا خائن به آرمان های انقلاب اسلامی هستند، کسی که منافع شخصی را ارجح بر منافع ملی می داند یقینا موجب ضربه به آرمان های انقلاب می شود و هم ردیف با ضد انقلاب خواهد بود. امید است در پرتو رهنمود های رهبر معظم انقلاب شاهد افول سوءاستفاده های حزبی در رخداد های سیاسی کشور باشیم