شمال امروز : شامگاه ١١ مهرماه بود که صدای زنگ خانه ٢ دختر دانشجو در تهرانپارس به صدا درآمد. تصور میکردند پیک رستوران است. در آپارتمان را باز کردند اما با صحنه وحشتناکی روبهرو شدند. دو پسر نقابدار مقابل در ایستاده بودند. با تهدید چاقو و قمه ٢ دختر جوان را داخل خانه کشاندند.
سرقت و تجاوز پایان این سناریوی سیاه در آپارتمان طبقه اول در شرق پایتخت بود.
دخترها به ماموران گفتند: وقتی از دانشگاه به خانه رسیدیم، صدای زنگ خانهمان به صدا درآمد. تصور کردیم که پیک رستوران است و در حیاط آپارتمان را باز کردیم. ثانیههایی بعد درحالی که جلوی در آپارتمانمان منتظر گرفتن شام بودیم، ناگهان دو پسر جوان نقابدار که چاقو و قمه در دست داشتند، وارد خانه شدند. چاقویی زیر گلویمان گذاشتند و با تهدید پول و طلاهایمان را خواستند.
وی ادامه داد؛ یکی از پسرها درکنار دوستم ماند و پسر دیگر به زور مرا به اتاق برد. یکمیلیون تومان طلا و مقداری پول به همراه کارت عابرم که ۴میلیون تومان در آن بود، به او دادم. زورگیر به زور شماره رمز کارتم را از من گرفت و بعد تلفنی با یک نفر دیگر حرف زد و از او خواست به در خانه ما بیاید تا کارت را به او بدهد و از عابربانک داخل خیابان پولهایم را به کارت دیگری انتقال دهد. لحظاتی بعد او همراه کارت به جلو در خانه رفت و همدستش در خانه ماند. او کارت را به نفر سومی داد و بلافاصله به خانه برگشت. وقتی ما در خانه حبس شده بودیم یکی از پسرها مرا مورد اذیت و آزار قرار داد. همدستش هم پولها را به کارت دیگری انتقال داد.
شاکی دیگر هم حرفهای دوستش را تأیید کرد و گفت: لحظهای که سارق خشن دوستم را به اتاق برد تا طلاهایش را بگیرد، من با همدست وی طرح دوستی ریختم. شماره تلفن او را گرفتم به همین دلیل طلاهای مرا سرقت نکرد و به همدستش گفت که من طلا و جواهر ندارم.
١٨ آذرماه یکی از متهمان شناسایی و دستگیر شد. او گفت: ما ۴ دوست بودیم. من و خشایار با نقاب وارد خانه دختران دانشجو شدیم. بهادر و ایرج هم با موتورسیکلت در داخل کوچه نگهبانی میدادند. بهادر بچه محل دختران دانشجو بود. او میگفت: در محلهشان دو دختر دانشجو هستند که خانه مجردی اجاره کردهاند و همیشه پول و طلای زیادی همراه دارند. ما وسوسه شدیم و پیشنهاد وی را قبول کردیم.
چهار متهم دستگیر شده به دستور بازپرس ایزد موسی برای تحقیقات بیشتر دراختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند .
خبرانلاین