آخرین عناوین

١١٠ هزار مسافر در دور نخست تعطیلات نوروزی در استان سمنان اسکان یافتند
۹ هزار مسافر نوروزی از اسکله‌های تفریحی گلستان استفاده کردند
نخستین اتوبوس سیار خون‌گیری تحویل انتقال خون گلستان شد
قلعه عقاب‌ها در انتظار جام قهرمانی بسکتبال آسیا
دومین اردوی تیم ملی هندبال جوانان دختر کشور در شاهرود
کاستی‌های ورزشگاه وحدت آستارا برطرف می‌شود
تلاش کم نظیر وزنه‌برداران گیلانی با کسب ۲۹ مدال در سال گذشته
چهار میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان هزینه‌های درمانی زوج‌های نابارور گیلان پرداخت شد
فروش نوروزی صنایع دستی گیلان ۷۰ درصد افزایش یافت
فروش نوروزی صنایع دستی گیلان ۷۰ درصد افزایش یافت
حوادث رانندگی در جاده های گیلان ۹ کشته برجای گذاشت
۲۸ هزار و ۵۲۳ نفر در مدارس گیلان اسکان یافتند
گام مهم تامین اعتبار تکمیل سالن ورزشی نور برداشته شد
مشکلات ۶۵ واحد تولیدی دردادگستری مازندران گره گشایی شد
عرضه بنزین ۱۴ درصد افزایش داشت
زخم کندوان ؛ چالش سقوط سنگ و کمبود امکانات پلیس راهی
حرکت تُند مازندران بر روی ریل بیماری کووید ۱۹
متوسط نرخ تورم مازندران از میانگین کشوری بالاتر است
بازدیدچهار میلیون و و ۳۲۷ هزار و ۲۷۴ نفر از جاذبه های تاریخی، فرهنگی و گردشگری مازندران
فیلم داستانی « نابرده گنج» در ساری به پایان رسید
کد خبر: 61 1392/08/08  
گفت گوی کیوان عابدی با " فرازمهر پورافرا "

"هر کسی همان گونه که فکر می کند می تواند بنویسد "


در کشورهایی همچون کشور ما به دلیل داشتن تاریخی پر فراز و نشیب و قرار گرفتن در موقعیت جغرافیایی خاص فضای ادبی کشور داغ و ملتهب بوده است.همواره از زمانی که وارد این فضا شدیم

فرازمهر پورافرا: هر کسی همان گونه که فکر می کند می تواند بنویسد.

کیوان عابدی: فرازمهر پورافرا علاوه بر اینکه دوستی خوب و صمیمیست، ویژگیهای منحصر به فرد زیاد دیگری نیز دارد. شعرهای خوبش،زندگی شاعرانه اش،اخلاق گهگاه روراستش و خیلی چیزهای دیگر.اما مهمتریت حسنش این است که او شاعری زلال است و مصمم...

برای ابتدای مصاحبه مایلم خود را برای مخاطبان بیشتر معرفی بکنید.یعنی یک بیوگرافی مختصر از خود ارائه دهید و بفرمایید چند سال هستش که به شعر روی آورده اید ؟

_با تشکر از شما آقای کیوان عابدی که امکان این مصاحبه را فراهم کردید و از من کمترین خواستید اعتراف بگیرید.فرازمهر پورافرا متولد ماه میزان که باید خیلی از چیزها را رعایت می کردیم که میزان وجود داشته باشد.دیپلم ریاضی را که گرفتیم وارد دانشگاه شدیم که رشته ی نرم افزار کامپیوتررا بخوانیم اما روح ما بی قراری می کرد. دانشگاه را رها کردیم و به دنبال علاقه خود خواستیم همان طوری که دوست داریم زندگی کنیم. از دهه ی 80 بطور جدی وارد عرصه ی ادبیات شدیم. گفتم جدی چون جدی بودن یعنی : خود و دنیا را خوب دیدن .مطالعه کردن و انسان را رعایت کردن که انسان چیزی جز دشواری وظیفه نیست .



در این چند سال فضای ادبیات کشور را چگونه دیده اید؟اصولا فکر می کنید این فضا چه معایب و چه محاسنی دارد؟

_ در کشورهایی همچون کشور ما به دلیل داشتن تاریخی پر فراز و نشیب و قرار گرفتن در موقعیت جغرافیایی خاص فضای ادبی کشور داغ و ملتهب بوده است.همواره از زمانی که وارد این فضا شدیم وبا انجمن ها و افراد مختلفی آشنایی پیدا کردیم طبق روال گذشته تنور ادبیات داغی خود را حفظ کرده و می توان آن را حسن به شمار آورد اما در این چند ساله آن طوری که دیده ایم فضای انجمن ها و کارگاه ها محفلی برای افرادی شده که با قیل و قال و بداخلاقی سعی دارند نامی برای خود در ادبیات و جامعه دست و پا کنند



آقای پورافرا،به نظرتان فضای ادبیات بعد از انقلاب اسلامی نسبت به قبل از انقلاب چه تغییراتی داشته است؟اصولا این تغییرات را مثبت ارزیابی می کنید؟

_ ما در حوزه ی شعر با دهه بندیهایی روبه رو هستیم که بعد از انقلاب اسلامی بحث در مورد این دهه بندیها موضوعیت خاصی گرفت.به این معنی که اغلب شاعران در دهه ی خاصی که قرار داشته اند طبق روال آن دهه و موافق جریان شعری آن دوره شعر می گفته است.که البته ما قصد موافقت یا مخالفت با این دهه بندیها و اشعار گفته شده را نداریم و اگر بخواهیم ارزیابی داشته باشیم با همه گیر شدن و سرایت شعر آزاد یا سپید به افراد و نبود فیلتر و نظارتی روی اشعار و استفاده از فضاهای مجازی که موجب تشویق کاذب برخی افراد شد و در ضمن پولی شدن چاپ شعر همان افراد شاعر شدند و همین امرباعث آن شد که شاعران واقعی و آنهایی که حرفی برای گفتن دارند در این تعدد نا به جا گم یا کمتر حرفی از آنها به میان آید.


خواهشمندم توضیحاتی در مورد مجموعه ی شعرتان که توسط انتشارات نصیرا منتشر خواهد شد ارائه فرمایید.این اشعار مربوط به چه سالهایی هستند و جهان بینی حاکم بر اشعار چگونه است؟

_ انتشارات نصیرا با مدیریت دوست نازنین شاعرم " بابک اباذری " که طی این مدت کوتاه توانسته بطور جدی و حرفه ای دست به چاپ شعر بزند مجموعه ای با عنوان " تفریق در خیابان " به زودی از این نشرمنتشر خواهد شدکه نوشته های موجود در این مجموعه طی سال های 84 تا 90 نوشته شده است. جهان بینی که حاصل یک نگاه دقیق و باریک بین است طی سال ها دیدن و مطالعه و از کلنجار رفتن دیده ها و داده ها جهان بینی خاصی شکل می گیردو از آن منظر جهان خود را توضیح می دهیم که ترجیح می دهم به یک سطر از مجموعه ی تفریق در خیابان بسنده می کنم که می گوید : زندگی تفریق است



نظرتان راجع به جریان های ادبی بر آمده از میان شاعران جوان به خصوص در سالهای اخیر چیست؟اصولا به نظر شما این جریان ها به پیشرفت ادبیات ما کمک میکنند یا خیر؟
_وقتی از جریان صحبت می کنیم انتظار تحول در امکانات فنی و زبانی و نوع نگاه حاکم در شعر است اما نوع کار اغلب دوستان خردک شرری از پس مانده های آتشی رو به خاموشی ست که بیشتر تغییراتی جزئی را شامل می شودو تکرار مکررات است اما با این اوصاف شاعران جوان ما به دلیل در دسترس داشتن امکانات مطالعاتی زیاد و گرایش آنها به نوآوری دست به خلق آثار زیبایی زده اند. به نظر من بسیاری از نوآوریها در حوزه ی شعر را جریان نمی دانم و صرفا یک نوآوری در یک بخش خاص از شعر است که با استفاده از آنها یک شاکله ی شعری شکل می گیرید

رابطه ی شما با اشعار کلاسیک چگونه است؟این روزها کمتر شاعر آزاد سرایی را میبینیم که رابطه ی عمیقی با اشعار کلاسیک داشته باشد.نظر شما در این رابطه چیست؟
_بله و هنوز از خواندن اشعار کلاسیک لذت می برم .هر سبک و روشی ویژگی های خاص خود را دارد و امکانات و اسباب شعری در اشعار کلاسیک و آزاد با یکدیگر فرق می کنندو هر کسی همان گونه که فکر می کند می تواند بنویسد.به اعتقاد من شما در اشعار آزاد با وجود امکانات زبانی .آزادی در انتخاب کلمات و مانورهای ساختاری و فرمی با سبکی رو به رو هستید که هر شعر را می توانید به یک فرم خاص بنویسید .البته آزادی در بیان از یک سو و کنار رفتن وزن و قافیه از سویی دیگر منجر به تولید شعر ها و مجموعه هایی با کیفیت بسیار پایین شد که متاسفانه مخاطبان شعر با سوظن و نا امیدی از کنار آثار می گذشتند که آن هم به دلیل نخواندن آثار گذشتگان و تاریخ معاصر شعر نو و عدم اطلاع از تئوریهای پیشنهادی در حوزه ی شعر فلسفه روان شناسی و ... است که مخاطبان جدی شعر با مطالعه ی این اشعار متوجه فقر تئوریک و فقدان نگاه و جهان بینی آنها می شوند


جناب پور افرا.فکر میکنید اشعار شاعران ما واقعا در سطح ادبیات جهان حرفی برای گفتن داشته باشند؟فکر میکنید ما به اندازه ی کافی،بعد از گذشت این همه سال در میان دیگر کشورها پیشرفت داشته ایم،یا برعکس نمیتوان ترقی چشمگیری را در این رابطه متصور بود؟
_از دوستانی که تازه وارد حوزه ی شعر شده اند می پرسم : شما چرا می خواهید شعر بگویید ؟ و شاید بتوان این سوال را از دیگر دوستانی که در این حوزه فعالیت می کنند پرسید و البته کیفیت جواب هایی که می دهند با هم فرق دارد. شاعرانی داشته ایم که اشعارشان در سطح اشعار شاعران جهان بوده و در سال های اخیر هم اشعار بسیاری خوانده و شنیده ایم که در سطح ادبیات جهان حرفی برای گفتن داشته اند. در مورد پیشرفت و ترقی می خواهم دو نکته را متذکر شوم :

1- تئوریهای وارداتی که البته با ترجمه ای خوب و با استفاده از ظرفیت های این تئوریها شعر ها و نقدهای قابل توجهی نوشتهشده اما اهل فن می بایست همواره کوشش خود را بر این بگذارند که جهان های دیگری را کشف کنند.
2- نکته ی دوم شاید در کمتر کارگاه و انجمنی به آن بپردازند آن هم مسئله ی تعهد است . همیشه می پرسند این تعهد به چه معناست که آن را به این صورت توضیح می دهم :
1- تعهد به خود : در برخورد با خود با یک خودشناسی رو به رو هستیم و با شناخت قابلیت های خود اصل صداقت و انصاف را همواره سر لوحه ی کار خود قرار دهیم
2- تعهد به راه و روش و مسلکی که اعتقاد داریم
3- تعهد به طبیعت و زمان که غربال به دست پشت سر ماست
4- تعهد اجتماعی که این چه شاعری ست که در برابر اتفاق های جامعه و جهان خود را به کوچه ی علی چپ می زند که البته در همان کوچه هم گم می شود....

ایمیل مستقیم

info@shomaleemrooz.ir

نظرات خوانندگان

شماره پیامک:

 


ارسال نظر:

نام: پست الکترونیکی:

متن پیام: