جریانهای دانشجویی کشور در طول دوران حیات خود با فراز و نشیبهای مختلف مواجه بوده است و هر بار به اقتضاء شرایط کشور به کنشگری پرداخته تا شرایطی را تغییر و وضعی را ایجاد کند.
هر بار نیز مدافعان حفظ وضع موجود در مقابل مطالبات تحول گرایانه دانشگاه مقاومت کردند و این رفتار در دو جریان تحول گرا و مدافعان حفظ وضع موجود تنش هایی را به همراه داشته است و موجب تنش و بحرانهایی در مقاطع مختلف تاریخ جنبش های دانشجویی شده است.
دانشگاه مظهر تحول گرایی است و پویایی و سرزندگی این کانون تحول می تواند سبب رشد و بالندگی جامعه شود و به عکس رکود و سکون آن پیامدهای منفی را به جامعه تسری خواهد داد.
یکی از دلایل بروز اختلافات و تنش میان حاکمیت و فعالان دانشجویی این است که جنبش دانشجویی به دنبال کسب قدرت نیست. اصولاً دانشگاه به گونهای نیست که برای رسیدن افراد به قدرت و مناصب سیاسی فرصت سازی کند و دانشجویان نیز معمولاً بدون هیچ ذهنیت و منفعت طلبی سیاسی و مالی وارد جنبش دانشجویی میشوند. به همین دلیل هم هست که جنبش دانشجویی هیچگاه مصلحت اندیش نیست و با هر چالش و مانعی که در مقابل آرمانها وارزشهای خود برخوردکند به اعتراض برمی خیزد وحتی به پرخاشگری دست میزند.
جنبش دانشجویی دارای ظرفیتها و پتانسیلهای فراوانی است که در صورت بهره گیری صحیح از آن میتواند به فرصتی برای توسعه و بالندگی و افزایش اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود. در حقیقت بسیاری از اهداف کشور در مسیرهای توسعه علمی، سازندگی و تربیت نیروی انسانی و مدیران کارآمد میتواند به کمک تشکلهای دانشجویی صورت پذیرد.
از همین رو جنبش دانشجویی در حال حاضر با تکلیف و رسالتی عظیم روبرو است که حرکت در مسیر آن نیازمند شناخت و عمل به وظایفی است که جامعه و نظام از این تشکلها انتظار دارد. در شرایط کنونی نسل جوان کشور با ورود به محیط دانشگاه در معرض اندیشهها و تفکرات مختلفی قرار میگیرد که جریانهای مختلف سیاسی و فرهنگی آنها را منتشر میکنند.
درستی یا نادرستی چنین رفتاری محل بحث نیست اما نکته مهم، افزایش دانش سیاسی در دانشگاهها و توجه به فعالیت سیاسی عالمانه است.
لازمه رشد و پیشرفت؛ آموختن و برنامه ریزی است. دانستن حق ما است و این حق سلب شدنی نیست. باید دانست و حرکت کرد. اگر بیم و نگرانی از حرکتی که ماهیت آن درست است داریم به این دلیل است که از ابتدا در ذهن ما قالب درستی نگرفته است. مانند کوزه ای است که خشت آن خراب بوده است و نباید اساس کوزه و کوزه گری را زیر سوال ببریم. خشت همان آب و خاک است اما اگر بر چرخ کوزه گری بد قرار گیرد کوزه ای خراب و سست عمل می آورد و به عکس اگر درست قرار گیرد، درست عمل می آید.
سیاست و فعالیت سیاسی و اجتماعی آموختن چگونه زیستن است. آموختن تصمیم سازی و تصمیم گیری است. تصمیم بر اساس واقعیت با در نظر گرفتن افقها و آرمانها است. باید به سمتی حرکت کنیم که با ارتقاء دانش خود و با بینش صحیح نسبت به واقعیت ها جامعه ای پویا داشته باشیم و از رفتار اجتماعی نهراسیم.
باید دانش محور عمل کنیم و زندگی خود را هدفمند تعریف کنیم. بر خلاف تعاریف نادرست عمومیت یافته در جامعه عمل کنیم و اشتباهات در تعاریف را با مراجعه به متون علمی اصلاح کنیم. اصلاح این تعاریف نیز خود از ضروریات اصلاح جامعه است و این حرکت در مسیر تغییر جز با عزم جزم جوان ایرانی محقق نمی شود.
رفتار درست و منطقی زمانی انجام می شود که دریافتی درست از مطالبات جامعه در دست باشد. باید دید که جامعه به چه سمتی حرکت می کند و چه مشی و منشی را دارد. گاهی رفتار دولتمردان موجب می شود تا افراد در جامعه منطبق بر همان رفتار در جامعه عمل کنند.
در زمان استقرار دولت نهم و دهم معضلات عدیده ای گریبان جامعه را گرفت و این مشکلات در زندگی مردم نیز تاثیر داشت که ناشی از عملکرد دولت در بخش های مختلف فرهنگی اقتصادی . یکی از علل این نوع زیست اجتماعی رکود و خفقان حاکم بر فضای دانشگاهها بود که سبب شد رخوت و خمودگی بر همه مردم سایه اندازد. این شرایط سخت و غیر قابل تحمل نخبگان سیاسی به ویژه منتقدین دولتهای نهم و دهم را بر آن داشت تا به انتخاب راهی برای برون رفت از وضع موجود بیاندیشند و در این پروسه راهکارهایی نیز اندیشیده شد. تلاش فعالان سیاسی و رسانه ها آغاز شد اما خروج از شرایط بحرانی جز به مدد روی خوش نشان دادن دانشگاه به جریان اصلاحات میسر نبود.
آرام آرام دانشجویانی که تشکلهای مطلوبشان به دست جریان های خودرای بسته شده بود به صورت خودجوش با جریان تحول گرا همراه شدند و مطالبات خود را نیز فریاد زدند
هاشمی و خاتمی بی پروا و البته با علم هجمه مخالفین اصلاحات پای به میدان نهادند و عرصه را برای فعالیت مهیا کردند. تا در نهایت رقابت در انتخابات ریاست جمهوری پیروزی دکتر حسن روحانی را رقم زد.
جنبش دانشجویی بر آمده از متن ملت است و آنچه در تریبونهای دانشجویی مطرح می شود نه فقط مطالبات صنفی بلکه مطالبات مدنی و اجتماعی است. دانشجو دغدغه پیشرفت دارد و در این مسیر باید تفکرات مدیریت پادگانی دانشگاه ها رخت بر بندد و دانشگاههای کشور، پویا و سر زنده در به حرکت در آوردن چرخ پیشرفت و آبادانی نقش خود را ایفا کنند.
امروز در شرایط ویژه ای قرار داریم و دولت اعتدال تلاش دارد تا دانشگاهها را از بن بست رها سازد و دانشجویان نیز این خواسته را بارها مطرح کرده اند. تا کنون نیز گامهای مهمی در این رابطه برداشته است و لازم است برای تحقق مطالبات دانشجویی گامهای بلندتری برداشته شود. انتخاب وزیر علوم همراه با بدنه جنبش دانشجویی نیز در تسریع تحقق مطالبات دانشجویی تاثیر بسزایی دارد و قطعا خواسته دانشجویان انتخاب وزیری است که هم جایگاه علمی دانشگاهها را ارتقا دهد و این جامعه سیاسی موثر در کنشهای سیاسی را بار دیگر احیا کند.
دانشگاه ها پس از هشت سال رکود باید رختی تازه بر تن کند و این محقق نمیشود، مگر با پیگیری مداوم دانشگاه و پویایی سیاسی همراه با عقلانبت و اعتدال می تواند موجب جهش دوباره دانشگاه به روهای اوج باشد.
منتشر شده در سایت خبری نوید صبح