دکتر غلامرضا غفاری، جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران در یادداشتی با عنوان «الگوی زیست عزتمند» تاکید می کند: صرف ماندن در شعار و اکتفا کردن به رفتار های مناسکی که در بیشتر موارد از معنا و محتوای چندانی هم برخوردار نیستند نمی تواند ما را به الگوی زیست عزتمند، آموزه ها و درس های عاشورایی که سالار شهیدان بر آن اهتمام داشتند رهنمون کند. زیست عزتمند یعنی آموزه های نظری و عملی الگوی زیست حسینی را به درون زندگی اجتماعی بردن و بنای زندگی آگاهانه و عزتمند را گذاشتن تا برآیند آن بهره مندی از نسلی آگاه، آزاده و عزت پسند باشد.
متن کامل این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته در پی می آید:
موجودات انسانی به حکم فطرت پاک و گوهر خرد ورزی که از جانب منبع لایزال هستی در سرشت و طینت آنان به ودیعه گذاشته شده و نیز بنا به دعوت از آنها به تامل و اندیشه در خویشتن، تاریخ و طبیعت؛ همواره پرسش از کم و کیف زیستن و چگونگی گذران حیات را پرسشی در خور اعتنا دانسته اند. در عین حال مواجه با انذار و هشدار فراوان نسبت به غفلت از این پرسش نیز بوده اند. پرسشی که در پرتو تعریف و انتظار خالق هستی از انسان می تواند کسب پاسخ و معنا کند.
در عمومی ترین وجه این پاسخ می تواند به حیات طیبه ای که در آن نوع بشر بهره مند و وارسته به کرامت و عزتمندی است تحویل یابد. امری که فصل مشترک و محل توجه تمامی ادیان الهی است و به کرات در آموزه ها و سیره دینی بر آن تاکید رفته و جامعه انسانی نیز تهی از الگوهای زیست عزتمند نیست به گونه ای که تاریخ پیوسته، نه صرفا در صورت مجاز و نمادی بلکه در قالب های واقعی و عملی مواردی از آن را در خود دارد که از الگو های بی بدیل آن الگوی زیست عزیزانه ای است که سالار شهیدان آن را برای همیشه ی تاریخ از خود به جای گذاشته، الگویی که نه تنها هم عصران خود بلکه تا ابد همه ی انسان های آزاده به آن دعوت شده اند و آن چیزی جز عزتمندی و عزیز زیستن نیست. الگویی که جامعه ی انسانی را به تربیت و زیستی دعوت می کند که در آن انسان بری از هر نوع پستی و پلشتی، فرومایگی، رذالت، نخوت و سستی است و بهره مند از حریت، حرمت، شرافت، صلابت، وارستگی و دلیری است. انسانی که نه مغلوب نفس است و نه مغلوب حوادث بد و خوش زندگی، انسانی که به خواری، زبونی و ذلت تن نمی سپارد تا به عزتی که از آن معبود، پیامبر و مومنان است دست یابد.
بی تردید در آموزه ها و سیره سرور شهیدان دقایق و معیار های فراوانی را می توان یافت که هر کدام در نوع خود ترازی برای داوری و قضاوت در باب انسان ها و جوامع می توانند باشند که در این بین ملاک آزادگی و عزت مداری از وزانت ویژه ای برخوردار است. آنچنانکه در آغاز شروع حرکت انسان ساز و حماسی خود می فرمایند:
«آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل دوری نمی شود؟ در این صورت شایسته است که مومن (با عزت) لقای پروردگارش را خواهان شود. من مرگ را جز خوشبختی نمی دانم، و زندگی با ستمکاران را جز به ستوه آمدگی و بدبختی نمی بینم».
و یا در جریان مبارزه نیز بر دعوت به آزاده زیستن دشمنان خود تاکید دارد:
«وای بر شما ای پیروان خاندان ابی سفیان! اگر دین ندارید و از روز بازپسین پروایی ندارید، پس در زندگی این جهانی خود آزاده باشید» (1).
ولی افسوس که او با دیندارانی مواجه بود که از گوهر دین بهره و طرفه ای نداشتند و دین را به ظاهر و پوسته ی آن فرو کاسته بودند و از این بیان امام علی(ع) بهره ای نبرده بودند که می فرمایند:
«بنده دیگری مباش که خداوند آزادت آفریده است».
آنان بنده زر و زور و تزویر بودند و برای حفظ این بندگی حاضر به هر دسیسه و عمل غیر انسانی و غیراخلاقی آنچنان که تاریخ گواهی می دهد بوده اند.
الگوی زیست حسینی با دعوت آدمیان به فطرت واقعی شان به ما می آموزد که چگونه آزادی، کرامت و گوهر انسانی خویش را پاس و حرمت نهیم. در این الگو دعوت به دین در بستر آزادی و اجتناب از سلب حق انتخاب است. گوهر آزادگی و زیست عزتمند بخش ناپیدایی است که با بصیرت و دیدی سیرت بین باید سراغ آن رفت و آن را جانی تازه بخشید و بن مایه ی زندگی روزمره و تجربه ی زیسته ساخت تا به زندگی و کالبد جمع های انسانی روح و جان تازه ای بخشد. امری که نه تنها باید جان مایه ی متون تربیتی و آموزشی باشد بلکه باید در تمامی اجتماعاتی که حداقل به نام معصومین دین، به ویژه در ایام عاشورا اقامه می شوند وجهه ی همت و عمل همه ی دینداران قرار گیرد.
با این نگاه درس آموزی و درونسازی از آموزه های بر آمده از نهضت حسینی باید امری فراگیر تلقی شده و آن را منحصر به ایام و جمع های خاصی نساخت که چه بسا شور و تجلیل تا آگاهی و تحلیل بر آنها غالب است. چرا که زیست عزتمند یعنی آموزه های نظری و عملی الگوی زیست حسینی را به درون زندگی اجتماعی بردن و بنای زندگی آگاهانه و عزتمند را گذاشتن تا برآیند آن بهره مندی از نسلی آگاه، آزاده و عزت پسند باشد.
پر پیدا است که صرف ماندن در شعار و اکتفا کردن به رفتار های مناسکی که در بیشتر موارد از معنا و محتوای چندانی هم برخوردار نیستند نمی تواند ما را به الگوی زیست عزتمند، آموزه ها و درس های عاشورایی که سالار شهیدان بر آن اهتمام داشتند رهنمون کند